واما بعد؛
امام علی(ع) می فرمایند: بسا سخنی که از تیر ها کارگر تر است.
توجه: لطفا قبل از اینکه شروع به خوندن ادامه مطلب کنید به مدت ۶۰ ثانیه ( ۶تا ۱۰ ثانیه!!!) سکوت کنید....قبلا از همکاری شما ممنونم!
.
.
.
.
۵۸...
۵۹...
۶۰...!!!
فکر می کنید این سکوت برا چی بود؟
احتمالا حدس زده اید که می خواهم راجع به چی بنویسم....از اتفاقی که در آخرین لحظات آخرین کلاسمون اتفاق افتاد...از همون ۱۰ ثانیه مشکوک!!!!
واقعا فلسفه اینکار چی بود؟ نتیجه اش چی بود؟ حقیقتا جز این بود که حرمت کلاس را خدشه دار کرد؟!! اگر واقعا کلاس جای اینگونه کارهاست خب دیگر اسمش را نمی شود کلاس گذاشت! و همچنین افراد درونش را دانشجو...!
لطفا بد برداشت نکنید...منظورم رو واضح تر می گم؛
اگر این اتفاق در یک جمعی از دوستانه صمیمی اتفاق می افتاد مشکلی نداشت. خب حالا احتمالا می گویید(یعنی افراد موافق اینکار می گویند): ما همه دوست صمیمی هستیم...یا با این کارها صمیمی می شویم....پس اشکال ندارد که!!
ما تا کی می خواهیم خودمونو گول بزنیم؟ آیا واقعا ما همه دوست صمیمی هستیم؟ یا اصلا باید باشیم؟! نه...به نظر من اصلا هیچ وقت نمی توان بین این همه آدم متفاوت دوستی ای صمیمی برقرار کرد...خود آنهایی هم که می گویند ما همه دوست صمیمی هستیم هم می دانند که حقیقتا اینگونه نیست و نباید هم باشد!!!...
***
انسان طبق حقوق الهی آزاد است...و مختار است هر کاری که می خواهد انجام بدهد...البته تا وقتی که باعث سلب این حق از دیگران نشود.....
این اتفاق کاملا بی معنی بود و از هیچ منطق عقلی پیروی نمی کرد.....اصلا شما به من بگویید به من چه دخلی دارد که بدانم فلان شخص کی بدنیا آمده؟!...اگه می تونید با یه دلیل منطقی برایم ثابت کنید که من باید بدانم تمام افراد ورودی تاریخ تولدشان کی است!!! من که با همه شان صمیمی نیستم و هیچ آشنایی نداشتم و ندارم و نمی خواهم هم داشته باشم ٬حتی از بعضی هایشان آنقدر .....
بگذریم...ببخشید که عصبانی شدم و نتوانستم خشمم را کنترل کنم...
...( چند دقیقه بعد!)....
بالاخره یکی باید این حرفا رو بزنه دیگه....تفالی به خواجه حافظ زدم (البته بعد از قرائت فاتحه بروح پاکش)...شعری آمد که یک بیتش این بود:
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار بنام من دیوانه زدند
...داشتم می گفتم که اگه این کار در یک جمعی از دوستان صمیمی اتفاق می افتاد مشکلی نداشت......
من واقعا از این حرکت آقای... تعجب می کنم که چرا پای اینگونه کارها رو به کلاس باز می کند؟! مگر کلاس جای اینگونه کار هاست؟!!
البته شاید پیش خودشان فکر کرده اند که چون صمیمیت بین بچه ها کم شده و به قول خودشان بچه ها دارند با یکدیگر بد می شوند٬ این کارها باید اتفاق بیفتد....و خواستند با این حرکت صمیمیت را زیاد کنند!!!! ولی من اینطور فکر نمی کنم....حتی اگر هم صمیمیت کم شده باشد با این حرکات بی منطق و حساب نشده صمیمیت باز نمی گردد!...ولی آن حادثه ای که می ترسم بوقوع بپیوندد اتفاق می افتد و آن حرمت شکنی و از بین رفتن قبح بعضی کارها بین خودمان است! خودتان می دانید از چی حرف می زنم.
لطفا حتما نظراتتون رو راجع به این حرکت بگید و مانند بعضی دوستان که بی تفاوتی خودشونو اعلام کرده اند٬ سر خودتونو مثل کبک تو برف نکنید.
|